جدول جو
جدول جو

معنی منجلی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

منجلی کردن
آشکار کردن، جلوه گری کردن، آشکار ساختن، عیان کردن، تجلی کردن، ظاهر شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنبلی کردن
تصویر تنبلی کردن
کاهلی کردن، اهمال کردن مسامحه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبتلی کردن
تصویر مبتلی کردن
گرفتار کردن پابند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحلی کردن
تصویر متحلی کردن
آراستن زیور دادن آراستن زینت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منادی کردن
تصویر منادی کردن
ندا کردن آواز دادن: (و هفت روز منادی همی کنند که بعد از این هر که ستم کند یا توبره کاهی یا مرغی یا دسته ای تره به بیداد از کس بستاند یا متظلمی بدرگاه آید با آن کس همین کنند) (سیاست نامه. چا. اقبال 43)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
افسرتن افسردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ممتلی کردن
تصویر ممتلی کردن
پرکردن لبالب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
Rationalize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
Freeze
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
congeler
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
rationaliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
merasionalkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
membekukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
জমাট বাঁধা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
जमा देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
तार्किक बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
congelare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
congelar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
razionalizzare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
mantıklı hale getirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
заморожувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
racionalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
einfrieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
rationaliseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
invriezen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
раціоналізувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
замораживать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
рационализировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
zamrażać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
racjonalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
rationalisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از منجمد کردن
تصویر منجمد کردن
congelar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
racionalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از منطقی کردن
تصویر منطقی کردن
합리화하다
دیکشنری فارسی به کره ای